همه چی در مورد بازی
همه چی در مورد بازی



فقط مخصوص گیمر ها

 

نام بازی 
Alan Wake
شرکت سازده 
Remedy
شرکت انتشار دهنده 
MGS
سبک بازی 
Action Advanture
سن مورد نیاز 
+17
پلتفورم 
Xbox 360
درجه سختی 
بالا
مدت زمان یادگیری 
15 دقیقه
ارزش بازی 
10 - عالی
امتیاز فنی 
9.3 - عالی
نویسنده نقد و بررسی 
پرهام


داستان 10 - عالی گیم پلی 9 - عالی گرافیک 9.5 - عالی موزیک و صداگذاری 9 - عالی جذابیت 9 - عالی امتیاز کل 9.3



در اینجا الیس در حال جیغ زدن است


به برایت فالز خوش آمدید...


تمام تلاش سازندگان بازی برای مطرح کردن آن روی بخش داستان آن بوده است که با بهره گییری از نکات روانشناسی و پیچیده بازیباز را معطوف و درگیر خود می کند. نویسنده بازی Sam Lake که حرفه ای است می باشد. داستان بازی به گونه ای است که بازی را همانند فیلم کرده و دارای 6 اپیزود است. هر چه درجه سختی بازی بالا تر باشد برگه های بیش تری کتاب الن پیدا می شود و اطلاعات شما بالا تر می رود. به همین دلیل اجرای بازی بر روی درجه متوسط اصلا پیشنهاد نمی شود. هم چنین جذابیت بازی به شکل قابل توجهی در درجه متوسط پایین می آید.
داستان بازی در مورد آلن ویک نویسنده معروفی است که تمام عشقش نوشتن رمان ترسناک است. او این حرفه را به حدی دنبال می کند و طوری به آن معتاد شده که وقت زیادی از زندگی خود را به آن اختصاص می دهد تا جایی که از خواب خود هم می زند. رمان های او ترسناک هستند
 و سرانجام این فشار زیاد باعث می شود او شب ها در هنگام خواب کابوس های بسیار ترسناکی که شباهت زیادی به داستان های خودش دارند ببیند. او این مسئله رو با همسرش در میان می گذارد و الیس (همسر او) تصمیم می گیرد که همراه با شوهرش و برای آرامش دادن به او به شهرک کوهستانی برایت فلز در اطراف شهر واشنگتن بروند.او چون دچار این مشکلات می شود نمی تواند داستان رمانش را تمام کند. آلیس و الن سوار بر کشتی و همراه ماشین خود به سمت آن شهر می روند. داستان بازی از جایی شروع می شود که آن ها به شهر می رسند. الیس الن را پیش قهوه خانه ای پیاده می کند (برای گرفتن کلید ویلا) و خودش می رود کارهایشان را جمع و جور کند. الن وارد محل می شود و برای پیدا کردن آقای (( راستی)) از افراد آنجا سوال می کند. در همان جا زن های مرموز بازی که همواره در طول بازی هستند باعث نگرانی شما می شوند. سرانجام از قهوه خانه بیرون آمده و با همسرش که یک چراغ قوه تهیه کرده به ویلا مورد نظر می روند. وقتی به آنجا می رسید شاهد یک خانه چوبی زیبا هستید که برق آن رفته و الیس از شما می خواهد که موتور برق رو کار بیندازید. الن این کار را انجام می دهد و همسرش وارد خانه می شوند. بعد از مدتی همسرش به او می گوید که یک سوپرایز برایش دارد و آن چیزی نبود جز یک ماشین تایپ. الن از این کار همسرش بسیار ناراحت می شود و درگیری لفظی با او پیدا می کند و از خانه بیرون می زند که ناگهان صدای جیغ الیس را می شنود که از او تقاضای کمک می کند. الن خود را به سرعت به او می رساند که می بینید همسرش در آب افتاد به همین دلیل سریعا به درون آب شیرجه می رند. بعد از اینکه الن خودش را به درون آب میاندازد همان پیرزن مرموز یک برگه ای را به الن می دهد که زنده ماندن آلیس به تایید آن وابسته است. به همین منظور الن با نا خردی آن را امضا می کند. این همان امضائی است که پای شما رو به شهر تاریکی ها باز می کند. بعد از این شما خود را در یک ماشین تصادف کرده می بینید در حالی که الیس در کنارتان نیست. این امر موجب نگرانی الن می شود و سعی می کند که همسر خود را پیدا کند...(در اینجا الن دچار فراموشی شده است و امضا کردن برگه را به یاد نمی آورد)

مطمئنا بعد از این اتفاق الن عاشق روشنایی می شود چون در هنگام روز شما باید به تحقیق و بررسی و در هنگام شب به جنگ با تاریکی بپردازید. این نکته را بار ها خودالن ذکر می کند مثلا در اپیزود 3 وقتی وارد یک خانه چوبی می شود می گوید دوست ندارد هیچ وقت از این جا خارج شود! اما راهی نیست و شما باید به جنگ با تاریکی بروید. عشق زیادی که الن به همسرش دارد باعث می شود شما هیچ وقت در طول بازی نگویید که بابا ولش کن بره به جهنم!و جالب است به خاطر همسرش همه رو کنار می زند تا جایی که نتیجه می گیرید برای حل این مشکل باید داستان خود را که کامل نبود کامل کنید به همین منظور راه آمده را باز می گردید. این آخرین ماموریت شماست و بعد از نابودی اشیائ طلسم شده فیلمی پخش می شود که نشان می دهد الن به ویلا خود بازگشته و قصد کامل کردن داستان را دارد که ناگهان همان پیرزن مرموز جلو شما رو می گیرد و شما هم با یک چراغ قوه او را نابود می کنید. بعد به طبقه بالا می روید و از پنجره الیس را که در آب است می بینید پس الن خود را به درون اب می اندازد و الیس را نجات می دهد. سرانجام با کامل کردن داستان و گفتن جمله "Alan wake up" توسط الیس متوجه می شوید که نویسنده محبوب ما زنده می ماند و دشمنان از جنس تاریکی به طور کامل نابود شدند.
در این بازی سلاح اصلی شما نور است. نور در مقابل تاریکی و همواره شاهد پیروزی نور بر تاریکی هستیم. این نکته ای خیلی جالب است که وقتی شما یک منبع نوری رو می بینید از شادی بال در می آورید... نور افکن ها هم چک پوینت هستند و هم شما را از موجودات تاریکی حفاظت می کنند و هم شارژر سلامتی الن. از دیگر سلاح ها می توان به چراغ قوه که بیش ترین کاربرد را دارد و فشفشه و چند نوع تفنگ و بمب اشاره کرد که همه به نوبه خود در طول بازی استفاده می شوند. در بعضی جا های بازی با کمبود تیر مواجه می شود که اگر حرفه ای باشید می توانید به راحتی پیروز شوید. به نظر من اگر همین کمبود تیر و منابع نور با فاصله زیاد نبود الن ویک به یک بازی معمولی و خسته کننده تبدیل می شد. به طور کل بخش داستان بازی بسیار زیبا جذاب و گیرا است و نمره بسیار خوبی می توان به آن داد.
همان طور هم که می شود انتظار داشت در بازی سلاح های متنوعی وجود ندارند و از همان اول بازی به آن ها دست می یابید.
در مجموع داستان بازی بسیار زیبا و رمانتیک و درگیر کننده است که غریزه دفاع از هم نوع شما رو بر می انگیزد. مثلا در اپیزود 6 بازی به یک نیروگاه برق می رسید یک پیرزن در آن زندگی می کند و از ته دل دوست دارید به او کمک کنید.



الن در حال مشاهده کتاب خود...



یک گام جلوتر از دیگران

گرافیک بازی بسیار بسیار بالاست. شاید گرافیک بازی برای کسانی که بازی Heavy rain یا Uncharted 2 رو بازی کرده باشند باور نکردنی نیاد ولی برای ایکس باکس باز ها واقعا غیر قابل وصفه. این قدرت بیش تر در محیط طبیعی بازی دیده می شود که در هنگام روز وقتی با ماشین بین کوه ها حرکت می کند و مناظر طبیعی رو می بینید به اوج خود می رسد. چهره شخصیت های بازی هم از گرافیک خوبی برخوردار است ولی جای بهتر شدن داشت.برای مثال Screen Tearing (پارگی تصویر) و بعضی انیمیشن های صورت و بدن ضعیف طراحی شده اند برای مثال حرکت لب ها در بعضی جاها طبیعی نیست.بعضی مشکلات پارگی تصویر(Tearing) به خاطر فریم بالای آن است. البته Remedy قول داده است این مشکلات در اولین DLC بازی رفع خواهد شد. هم چنین بر خلاف دیگر بازی های و همانند بازی آنچارتد 2 حرکت لباس ها و اعضائ بدن به طور حرفه ای کار شده و کاملا طبیعی است.(مثلا از پله بالا رفتن الن واقعا جالب است) ولی حرکت لب ها در حد دیگر بخش ها نیست) به همین دلیل به نظر می رسد که این بازی توانست از اکثر قدرت کنسول ایکس باکس استفاده کند و مهره تاییدی بر قدرت این کنسول باشد و به طرفداران پلی استیشن هم نشان دهد که ایکس باکس کنسول ضعیفی نیست. 
از نظر هنر گرافیکی هم جای حرفی نیست.اتمسفر بازی بسیار گیرا و درگیرکننده است و به طور حرفه ای طراحی شده و به سبک بازی هم می خورد چیزی که در بازی های این سبک کمتر می بینیم. شاید عامل مهمی که باعث شود گرافیک بازی بالا به نظر بیاد همین اتمسفر بازی باشد. نمره ای که به این بازی داده شد با سخت گیری زیادی است ولی ارزش بالاتر از این ها رو داشت.
نور پردازی حجم دار (Volumetric Lighting) بازی در کنار گرافیک عالی آن یک شاهکار پدید آورده. نور پردازی به گونه ای است که در بازی هر جسم نورانی با توجه به درخشندگی خود عمق خاص خود را دارد و نور ها هم بسیار زیبا طراحی شده اند و باعث زنندگی چشم نمی شوند.مه موجود در جنگل واقعا تکنولوژی عظیم سازندگان را به تصویر می کشد چون حتی مه هم Volumetric خلق شده که در نتیجه احساسات و روان شما را در خود غرق و تحت تاثیر قرار می دهد. وقتی که برای اولین بار AW را بازی می کنید و مناظر آن را می بینید دوست دارید گریه کنید... .
فریم ریت بازی بالا است(FPS 30 تا 33) و Remedy هم خیلی به آن توجه داشته است.lموتور بازی ساخته خود شرکت Remedy است که به Wake Engine معروف است. این موتور شامل چندین پردازنده ی دیگر از قبیل Light Engine و Fog Engine است.



موسقی دلهره انگیز در کنار گیم پلی زیبا


موزیک و صدا تاثیر گذار

موزیک و صدا بازی مثل بخش های دیگر عالی و حماسی است. در چند جای بازی این موزیک زیبا است که باعث آرامش شما می شود.مطمئنا این سبک بازی بیش از هر سبک دیگری نیازمند موزیک عالیست. صدا گذاری شخصیت ها هم با تیپ و چهره آن ها کاملا سازگار است. صدای اسلحه هم مثل بقیه قسمت ها خوب است و کاملا طبیعی طراحی شده است. یک نکته ای که در بازی های ترسناک رعایت میشه اینه که بیش تر بازی آرام و ساکت که دلیل آن برای بالا بردن جذابیت بازیه. وقتی دشمنان به شما حمله می کنند یک دفعه یک آهنگی که دل شما رو می ریزونه نواخته می شه و تا وقتی که دارید جنگ می کند یک آهنگ کم صدایی است و وقتی جنگ تمام میشه این صدا هم قطع می شود.موسیقی توسط Petri Alanko نواخته شده که تجربه کار بر روی Max payne را هم دارد.هم چنین ترک War و دو آهنگ دیگر توسط گروه محبوب فنلاندی یعنی Poets of the Fall ساخته اند که یک عالی است.



تجربه دلنشین رانندگی در الن ویک


الن ضعیف ولی حرفه ای...

گیم پلی بازی همانند دیگر بازی های این سبک به خصوص Alone in the Dark است. اما یک نکته که باعث فاصله آن ها می شود اهمیت نور است. به دلیل وابستگی گیم پلی بازی به داستان آن نقش نور بر خلاف دیگر بازی های این سبک بسیار مهم شده به گونه ای که روشنایی به عنوان یک اسلحه عمل می کند. گیم پلی روان و خوب طراحی شده و سرعت حرکت دوربین هم مناسب و خوب است. سرعت دوربین به نوعی است که می توانید در حین حرکت اطراف خود را تحت کنترل بگیرید و غافل گیر نشید. فاصله دوربین هم هنگام پیاده روی و هم هنگام رانندگی بسیار عالی است.
شاید یک نکته ای کهقبل از بازی کردن الن ویک با شنیدن آن کمی ناراحت شدید نبودن نشانه برای تیر اندازی بود. ولی شرکت Remedy این قسمت را هم به گونه ای طراحی کرد که به هیچ گونه مشکلی برخورد نکنید و از بازی کردن آن لذت ببرید. همین نبودن نشانه به سینمایی شدن بازی و جذابیت آن کمک می کند. البته باید بگم که بدون نشانه هم نیستید و نشانه شما در بازی همان پرتو نور است که در هنگام برخورد آن به دشمنان با واکنش و عقب نشینی آن ها روبه رو می شوید.به طور کلی من از این قسمت پشتیبانی کامل می کنم چون خیلی جالب و مهیج است. تفنگ ها در بازی همان طور که گفته شد تعدادشان کم است. در طول بازی کم پیش می آید که با کمبود تیر مواجه شوید که اگر هم شدید باید فرار کنید! (در قسمت پایین در مورد دویدن الن بحث شده) تعداد تیر های کلت در بازی زیاد و شات گان متوسط است پس در طول بازی بیش تر کلت به دست هستید. همان طور هم که انتظار می رود قدرت تیر های شات گان از کلت بیش تره ولی به درد تیر اندازی از راه دور نمی خوره و برخلاف آن از نزدیک بسیار قدرتی عمل می کند. سرعت تعویض خشاب هم خوب است و یکم طولانی بودن آن خیلی بر افزایش جذابیت بازی کمک می کند. تیر ها روی آن ها اثر ندارد تا موقعی که با نور آن ها رو ضعیف کنید.در این بازی برخلاف بازی Resident Evil 5 در هنگام حرکت می توانید تیر اندازی کنید. تنها یک نکته است که ممکنه برای بعضی از بازی باز ها سوال باشه و آن این است که می توان در هنگام رانندگی تیر اندازی کرد یا خیر؟ خیر. نیازی هم نیست چون شما می توانید نور ماشین رو زوم کنید و با سرعت دشمنان رو زیر کنید که خود این یک وسیله عالی برای جنگیدن است! 
چیزی که در بازی خیلی اعصاب شما رو خورد می کند سرعت این نویسنده است که زود خسته می شود ولی نمی شود غیر از این را از یک نویسنده ثروتمند و مشهور انتظار داشت. جالب است که سرعت الن با اسلحه و فلش بک ها هماهنگ است و هر جا که کم آورید می توانید فلش بک و بنگ بزنید. در بعضی مراحل شاهد آن هستید که سیلی از دشمنان به شما حمله ور می شوند که تنها راه مقابله فرار است. این چیزی است که سازنده بازی می خوهد و بعد از کمی دویدن به یک منبع نور می رسید که یک نقطه امنی برای شماست. در طول بازی هرگز به خانه هایی که وارد آن ها می شود اعتماد نکنید چون منبع اصلی دشمنان همان جاست! این نکته رو فراموش نکنید که همیشه یک راه حلی وجود دارد. وقتی تعداد دشمنان زیاد است و راه فراری نیست و شما بمب ندارید یکسری مخزن گاز قرمز رنگ روی زمین است که با تیراندازی به آن منفجر و باعث دور شدن و نابودی دشمنان می شود.
یک نکته ای رو که در همان اول بازی به شما آموزش داده می شود جا خالی دادن است و باید برای حفظ سلامتی خود از آن استفاده کنید.




قدرت موتور گرافیکی و زیبای شهرک برایت فالز در روز


سخن آخر...

اگر شما هنوز فرصت خریدن این بازی رو پیدا نکردید یا بازی های دیگر را به آن ترجیح داده اید باید بگم سخت در اشتباهید. این بازی به جرات می تواند کاندید بهترین بازی سال باشد و شرکت Remedy توانست بعد از 5 سال انتظارات را بر آورده کند و انقلابی در این سبک به وجود آورد.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, توسط استاد |